حوزه با طعم سکولار

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روزی است بعد از نقد تند آیت الله العظمی مکارم شیرازی «دام‌ظله» به تجمع طلاب در فیضیه با موضوع عدالتخواهی، واکنش‌های تندی از سوی افراد مختلف سیاسی و مذهبی به این تجمع صورت گرفت که در ادامه برای روشن‌تر شدن این مطلب چند نکته را لازم میدانم خدمتتان عرض کنم.

اما داستان از آنجا شروع می‌شود که اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم جمهوری اسلامی از دست دولت خارج شد (حال از روی عمد یا سهو که نمیخواهم به آن بپردازم) و کارد اندکی به استخوان مردم نزدیک شد تا جایی که در عرض چند ماه قیمت دلار و سکه (قیمت کالاها و خدمات در ایران تابع قیمت دلار و بنزین است) بیش از دو برابر سابق شد و به تبع اجناس ما هم قیمتشان سر به آسمان سوم کشید. در ادامه هرکسی که مسئول پاسخگویی بود، این نابسامانی را گردن دیگری می‌انداخت.

در یکی از روز های گرم مردادماه سال 1397 شمسی بود که عده‌ای از طلاب در راستای وظیفه طلبگی خود یعنی مطالبه از مسئولین و عدالت‌خواهی اجتماعی، تصمیم گرفتند تجمعی را در همین راستا تشکیل دهند که در روز 25 مردادماه این اجتماع شکل گرفت. (مشروح خبر را اینجا بخوانید)

اما صحبت من امروز بر خلاف دیگر رفقای دست به قلم که هر کدام یک طرف را گرفتند و شروع به دفاع یا نقد آن کردند من از زاویه‌ای دیگر میخواهم به این موضوع بپردازم.

فکر می‌کنم آن موضوعی که بیشتر مورد هجمه واقع شد نه شعار روی آن تابلو بود نه تجمع کردن طلایه داران علوم دینی بلکه در پشت پرده اصل اعتراض به سیاسی شدن حوزه است.

شما صد تا تابلو شعار بنویس و برو جلوی وزارتخانه ببین کسی چیزی به تو میگوید؟

شما در مورد فقه و اصول تجمع راه بیانداز اگر تشویقت نکنند ببین کسی به تو اعتراض می‌کند؟

صحبت های آقای رحیم پور ازغدی ناظر به دو طیف بود اول ناظر به روحانیت و حوزه و دوم ناظر به حکومت و مسئولین حکومتی، در این بین حرف‌هایی زده شد دقیقا دردل های همه دلسوزان به حوزه و حکومت بود که مخافان داخلی و خارجی بسیاری دارد و خیلی‌ها از این حرفا اصلا خوششان نمی‌آید این درحالی است که شعار بر روی یک تابلو در دست یک طلبه ساده و انتقاد اغراق گونه آقای ازغدی نسبت به علما گلایه آیت الله مکارم را به دنبال خود داشت که موجب شد در مجامع علمی و سیاسی سر و صدای زیادی به پا کند و در نتیجه صحبت های آقای ازغدی در این هیاهو بهم بپیچد و در مکان نامعلومی از دشت گندم بریان بر زمین بنشیند که  سال‌های سال کسی نتواند پایش را آنجا بگذارد تا فقط میراثی شود برای آیندگان شاید روزی لباسی بیاید که طاقت گرمای آن را داشته باشد بتوانند به آن راه پیدا کنند و از آن میراث استفاده کنند.

شاید همین علت باعث شده که منتقدین مثبت اندیش به حوزه، تعدادشان به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد، چرا که نه شیوه صحیح نقد را می‌دانند نه علمای ما نقد های تند را می‌پذیرند.

اما سوال اینجاست که آیا حوزه با بیان آقای ازغدی سکولار است؟

آقای ازغدی گفت:

علی‌رغم اینکه برخی از افراد ریشه سکولاریسم را در دانشگاه دنبال می‌کنند، باید گفت که ریشه سکولاریسم در حوزه علمیه بوده و در حوزه علمیه به مسائل روز کشور و مسائل حل نشده توجه نمی‌شود و در زمینهٔ فقه بانکی و اقتصادی بی‌سوادی حوزه و دانشگاه موج می‌زند.

خب اینجا باید معنای سکولار روشن گردد.

حجت الاسلام عبد الحسین خسروپناه در توضیح سکولار می‌فرمایند؛

امروزه معنای سکولار تغییر کرده است، در گذشته سکولار به معنای جدایی دین از احکام اجتماعی و دوری عالمان دینی از مسائل اجتماعی و تنها پرداختن به مسائل معنوی بود، ولی امروز در دنیا کمتر کسی می‌تواند بگوید دین به مسائل اجتماعی کاری نداشته باشد.
معنای دوم سکولار به سکولاریسم بر می‌گردد، یعنی اینکه عمل و رفتار ما سکولار شود؛ اینکه احکام اجتماعی را داشته باشیم ولی در رفتار و عمل این احکام را پیاده نکنیم.
مقام معظم رهبری این تهدید را احساس کرده است که در عمل حوزه و حوزویان به آموزه‌های دینی که می‌گویند عمل نکنند.

اگر از عالم ذهن به عین بیاییم و آنچه واقعیت دارد را در نظر بگیریم، نمیتوان به صورت کامل نفی سکولاریزم از حوزه کرد از طرفی هم احساس می‌کنم آقای ازغدی مطلب را کمی اغراق آمیز بیان کردند چرا که همین حوزه آیت الله بهجت و آیت الله مصباح بیرون داده است، حضرت امام خمینی و امام خامنه ای از دل همین حوزه بیرون آمده اند. فارغ از بیان آقای ازغدی آنچه از واقعیت میتوان نتیجه گرفت این است که ماهیت حوزه سکولاریزم نشده و نبوده اما با دقت در رفتار طلاب و علما میتوان به این نتیجه رسید که رگه هایی از سکولار در حوزه مشاهده میشود چرا که ثمره عمل چند دهه کار طلاب و اساتید و مراجع و روحانیون شاغل و محصل این است که حوزه از جامعه دور شده است و با اینکه فقه ما در بانکداری ربوی یا مسائل حکومتی حرف برای گفتن دارد ولی کسی عامل به آن نیست و صدایی از کسی در نمی آید.

درمورد اینکه هنوز نیازهای روز جامعه را نمیشناسیم و نتوانستیم به جامعه خود ارتباط برقرار کنیم این خود عوامل گوناگونی دارد مثل:

1- بجای پرداختن به مسائل اصلی یعنی تحصیل و تبلیغ دین به امور فرعی نظیر کسب درآمد و رفع مشکلات معیشتی و … پرداختند.

2- دروس مقدماتی و متوسطه و تخصصی حوزوی با موضوعاتی که تقریبا هیچ ارتباط مستقیمی با جامعه، سیاست و تمدن اسلامی نداره مثلا مباحث اجتهادی دائم روی طهارت و … به جای بحث اجتهادی اقتصادی ، هسته ای ، نانو و … که هم تخصصی باشد هم مطابق با مسائل روز.

3- عدم هماهنگی قوانین و موازین و دروس حوزه علمیه با انقلاب اسلامی و دستورات رهبری و آرمان های انقلاب و بعضا مخالفت های علنی مسئولین و اساتید سطوح عالی خصوصا در باب تحول در حوزه.

4- اصرار و جمود بر کتب صده های گذشته که باعث خمودی و سر خوردگی طلاب علوم دینی شده و اونها رو نسبت به مشکلات جامعه، تقریبا ناآگاه بار آورده است.

5- عدم توانایی طلاب در ارتباط صحیح و سازنده با اقشار مختلف مردم خصوصا دانشجویان و جوانان.

6- خودبرتر پنداری حوزویان و تافته جدا بافته بودنشان و احساس اینکه ما بهتر و بیشتر از مردم می فهمیم.

7- عدم تحمل نقد غیر حوزویان خصوصا دانشجویان به جامعه حوزوی.

8- مقبولیت بسیار پایین جامعه حوزوی در بین مردم و جوانان بخاطر ضعف روابط اجتماعی طلاب.

9- عدم اهمیت توده مردم عوام به فتاوای مراجع تقلید و نظرات حوزه علمیه و جامعه مدرسین در بحرانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی روز مثل برجام و انتخابات ها و تحریم ها و … .

و…

نکته بعدی اینکه حضرت آقا سال 91 در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی فرمودند:

حوزه‌های علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند، برای نظام کار کنند، برای نظام دل بسوزاند، در خدمت تقویت نظام حرکت کنند؛ و این درست عکس آن چیزی است که سیاست سرویسهای امنیتی انگلیس و آمریکا و اسرائیل و دیگران و دیگران دنبال میکنند. آنها تلاش میکنند بلکه بتوانند یک منفذی پیدا کنند. یک آخوندی یک گوشه‌ای حرفی میزند، که علی‌الظاهر برخلاف خواست و فهم و عقیده‌ی کلی نظام است، بزرگش میکنند؛ آن آدم را اگر کوچک هم باشد، از او یک تصویر بزرگی درست میکنند، برای اینکه فاصله‌ی بین نظام و روحانیت را برجسته کنند؛ القاء کنند که چنین فاصله‌ای وجود دارد. بنابراین حوزه‌های علمیه نمیتوانند سکولار باشند. اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است. (۱۳۹۱/۰۷/۱۹)

آنچه بنده از این بیان برداشت میکنم این است؛ تخم گلی را که آقای ازغدی در تجمع طلاب کاشتند همان چیزی بود که خیلی ها میخواستند خیلی وقت پیش بکاند و به هر دلیلی نمی‌توانستند.

صحبت های زیبایی بود ولی ترکش هایی داشت که در بدنه حوزه فرو رفت و به این زودی نمیتوان آنرا بیرون آورد.

در شرایطی که اقبال مردم نسبت به حوزه و روحانیت در وضعیت نامناسبی قرار دارد و همه این نابسامانی ها را از چشم حوزه می‌بینند دامن زدن به این کار یعنی خشکاندن گل پژمرده، بله در شرایط قدرت بیایید و این سخن ها را بگویید زیاد تلفات به بار نمی اید، امید اصلاح هم هست ولی در این شرایط اگر حوزه بتواند با سخنان شما که فتح بابی شده برای خیلی از افراد بی سر و پا که بخواهند به سمت حوزه نقد وارد کنند سر پا نگه داشتن آن فقط زحمتی مضاعف را بر عهده بزرگان حوزه انداخته است.

همین بزرگان اگر نبودند ما هنوز در بحث طهارت و نجاست خود مانده بودیم. همین ها بودند که رکورد این مباحث را آنقدر جلو برده اند که الان ما سر بلند کنیم و بگوییم دیگر بس است چقدر بحث می‌کنید. جای طلبکار و بدهکار عوض نشود آقای ازغدی!!!

نظام اسلامی و حوزه سالهای سال مدیون مجاهدت های علمی آنهاست. آقای ازغدی شما که برای این انقلاب جنگیدید و زندان رفتید  حتما این روایت را هم دیدید؛ مداد العلماء افضل من دماء الشهداء (إِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْقِیَامَهِ جَمَعَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلنَّاسَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ اَلْمَوَازِینُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ اَلشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ اَلْعُلَمَاءِ فَتَرْجَحُ مِدَادُ اَلْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ اَلشُّهَدَاءِ)(بحار الأنوار, ج 7 , ص 226)

نکته آخر:

باید به دولت تبریک گفت که تیم رسانه ای قوی آنها توانست اذهان عمومی را از شرایط اقتصادی منحرف کند تا بحث این روزها از گرانی سکه و دلار به سمت حوزه سکولار منتقل شود.

نتیجه آن است که اگر هدف از اجتماعی اصلاح امری باشد باید تمام جوانب کار را در نظر گرفت و برای آن برنامه ریزی صحیح داشت
روی تک تک گزاره های سخنرانی هم باید عنایت داشت.
آنچه باعث شد که صحبت های آقای ازغدی تماما در هم بپیچد هیچ کدام شنیده بلکه عمل هم نشود دو علت اصلی یکی اغراق بیش از اندازه ایشان در برخی مسائل بود و دیگری قصد ورود و شکستن خطوط قرمزی بود که ایشان، درحال حاضر به همراه تمامی طلاب حامی این تجمع از چنین قدرتی محروم هستند.

والعاقبه للمتقین

3 دیدگاه در “حوزه با طعم سکولار”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

65 − 59 =